محل تبلیغات شما

سه شنبه خبری ازکیوون نبود 

یگی تعجب زده که چرا این پسره که دایم دانشگاه بود الان غیب شده 

فرداش بازم خبری نشد تا ساعت یک و نیم ظهر تقریبا 

که ما با زاویه ۹۰درجه نسبت به رییسی نشسته بودیم 

خلاصه یگی کیوون رو میبینه و با هیجان اشاره میکنه به من کیوون کییون 

منم سرمو بردم بالا که دیدم رییسی با خنده مرموزی داره نگام میکنه 

بعد سوتی اومد دقیقا روبه رو منو یگانه نشست 

من که روم نشد نگاش کنم اما از اتاق فرمون خبر دادن که داشته نگاه میکرده بهمون  مبخنندبده 

از اونجایی که اون با کیوون خیلی صمیمه مطمئنا بهش میگه 

که من بدبخت روش کراش زدم 

و حالا خر و بیار و بافالی رو بار کن 

مسلما اگه مجالی برای صحبت با این دو بزرگوار دخترباز باشه 

بهشون مبگم که من از کیوون بدم میاد چون شبیه دختراست و به پیر به پیغمبر من روش کراش نزدم 

سوتی ترم سوم هم داده شد 

نگران بودم این ترم سوتی ندیم 

که خداروشکر جور شد 

من الان به کی بگم رو کیوون کراش نزدم و این پسر بیشعور کراش یگانه خانوم تشریف دارن 

حشره جمع کن کی بودیم ما ؟؟؟

سوتی تاریخی چهارشنبه ۲۴مهر ۹۷

کیوون ,سوتی ,کراش ,رو ,نشد ,ترم ,روش کراش ,این دو ,دو بزرگوار ,بزرگوار دخترباز باشه بهشون ,با این

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

چرک نویس